نوشته شده توسط : زهرا میری
فیلم «فِراری» مایکل مان پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان بالاخره در سال ۲۰۲۳ اکران شد. با وجود انتظارات بالای مردم و منتقدان، این فیلم نتوانست آن‌گونه که می‌بایست مخاطبانش را راضی کند و در جوایز هم به توفیقی دست پیدا نکرد.
مایکل مان کارگردان آمریکایی مطرح سینما که به تازگی وارد ۸۱ سالگی شد؛ فیلم‌های معروف Heat، Insider، Collateral، Thief و بسیاری از آثار دیگر را در سالیان قبل کارگردانی کرده است.
او از اوایل هزاره جدید قصد ساخت فیلمی اقتباسی براساس کتاب Enzo Ferrari: The Man, the Cars, the Races, the Machine را داشت. اما به دلیل نبود منابع مالی کافی و مشکلات دیگر، ساخت پروژه مورد نظر مایکل مان تا به امروز طول کشید. واضحا مایکل مان برای تامین بودجه فیلم، سختی فراوانی را متحمل شده است. در فیلم «فِراری» به طرز عجیبی ۵۴ تهیه کننده مشترکا بودجه این فیلم را تامین کرده‌‌اند که یکی از عجایب سال جاری بوده است! این تعداد بالای تهیه کنندگان در حالی دیده می‌شود که بودجه فیلم مبلغ ۹۵ میلیون دلار بوده است که رقم چندان بالایی هم در سینمای امروزی هالیوود محسوب نمی‌شود. همه اینها نشان می‌دهد که مایکل مان بسیار علاقمند به ساخت این فیلم بوده است.
مایکل مان پس از ۸ سال دوری از کارگردانی، در این فیلم زندگی انزو فراری در سال ۱۹۵۷ را دنبال می‌کند که با مشکلات خانوادگی مواجه است و در عین حال برای مسابقهٔ میلی میگلیا ۱۹۵۷ آماده می‌شود.
در سال‌های اخیر تعداد فیلم‌هایی که براساس صنعت ماشین ساخته می‌شوند رو به افزایش بوده است. مایکل مان در این فیلم سعی داشته نسخه خودش را ارائه کند. در واقع او سعی کرده از هیاهو و کلیشه‌های این ژانر فاصله بگیرد و نسخه‌ای منحصر به فرد را با ورود به درون زندگی شخصی انزو فراری و عمق کاراکترش به بیننده ارائه کند. این فیلم به هیچ وجه قرار نیست درباره کمپانی فراری و تاریخچه‌اش صحبت کند؛ به هیچ وجه قرار نیست فیلمی مهیج از مسابقات کمپانی فراری باشد و حتی به هیچ وجه نمی‌خواهد بیوگرافی انزو فراری باشد! این فیلم صرفا می‌خواهد به برهه کوتاه و البته پر تنش زندگی انزو فراری در سال ۱۹۵۷ میلادی بپردازد. برای همین بیش از اینکه با فیلمی ورزشی، مهیج و تاریخی طرف باشیم با یک نسخه آرام و روانشناسانه از زندگی انزو فراری روبرو هستیم. اگر همین مورد را در نظر بگیریم؛ مخاطبان هم فیلم روبه‌رویشان را با انتظارات درست‌تری می‌بینند. اما متاسفانه بازاریابان، «فراری» را به گونه‌ای کاملا متفاوت به بیننده شناسانده بودند و همین مورد یکی از دلایل نارضایتی مردم و همچنین فروش پایین ۳۵ میلیون دلاری و شکست آن در باکس آفیس است.
برتری فیلم «فِراری» نسبت به فیلم‌های بیوگرافی دیگر مثل «مایسترو» نحوه شیوه پرداخت کارگردان و نویسنده به زندگی شخص مورد نظرشان است. در «مایسترو» بردلی کوپر سعی داشت بخش زیادی از زندگی برنستاین را با سکانس‌ها و روایاتی سطحی به نمایش بگذارد (فیلمنامه گزارش نویسی شده) اما در اینجا مایکل مان سعی دارد تا با ریتمی آرام و با خونسردی کامل بخش کوتاهی از زندگی انزو فراری را به تصویر بکشد. همین مورد باعث می‌شود فیلم «فراری» بیوگرافی قابل قبولی شود. البته «فراری» علیرغم ریتم کندش، نمی‌تواند به خوبی شخصیت‌های مکمل بسازد و در این قسمت ضربه مهمی می‌خورد. مثلا شخصیت‌های راننده مسابقه (در راس آنها آلفونسو د پورتاگو) هیچ شخصیت پردازی درستی ندارند. این ایراد وقتی بزرگتر می‌شود که می‌بینیم فیلمنامه زمان زیادی را برای این شخصیت کنار می‌گذارد و حتی سعی دارد درام و تراژدی تاثیرگذاری با این کاراکتر بسازد اما حتی یک شخصیت ساده هم شکل نگرفته است؛ چه برسد که قرار باشد این کاراکتر روی ما تاثیری اساسی بگذارد!
در مجموع باید گفت فیلم «فراری» به جز پایان بندی، فیلم قدرتمند و درگیرکننده‌ای نیست. اگر دنبال تاریخچه فراری هستید این فیلم اطلاعات چندانی به شما نمی‌دهد؛ همچنین اگر به دنبال مسابقات و رقابت هیجان انگیز فراری با کمپانی‌های دیگر هستید باز هم این فیلم ناامیدتان خواهد کرد. فیلم «فراری» با نقش آفرینی خوب آدام درایور صرفا یک تصویر نزدیک به انزو فراری را به شکلی سینمایی به بیننده ارائه می‌کند که البته فقط انزو فراری خوبی دارد و بقیه شخصیت‌هایش در فضا معلق هستند.


:: برچسب‌ها: فراری , مایکل مان , پلی کو ,
:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 ارديبهشت 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری
فیلم چارلی چابک یا سریع Fast Charlie یک فیلم اکشن و انتقام‌جویانه به کارگردانی فیلیپ نویس است.
چارلی چابک
این فیلم براساس نویسندگی ریچارد ونک و بر اساس رمان میمون‌های تفنگ اثر ویکتور گیشلر در سال ۲۰۰۱ ساخته شده است.
بازیگران فیلم:
پیرس برازنان (چارلی سویفت) جیمز کان (استن مولن) مورنا باکارین (مارسی کرامر) گبنگا آکیناگبه (گدا مرکادو) کریستوفر متیو کوک (لوید «فریک» مرکوری) توبی هاس (بنی) دیوید چتام (میلت) برنان کیل کوک (بلید) فردریک لهنه (سال) شارون گلس (ماویس) سوزان گالاگر (سلین) لیندسی جی اسمیت (ژیزل)
مورنا باکارین
داستان فیلم: برای بیست سال، چارلی سوئیفت (با بازی برازنان) یک تعمیرکار و قاتل یک رئیس اوباش به نام استن بوده‌است. پس از اینکه یک رئیس رقیب به استن و خدمه اش ضربه وارد می‌کند، چارلی تنها بازمانده است. چارلی تصمیم می‌گیرد انتقام دوستش را بگیرد و با ماری، (با بازی باکارین) همسر سابق یک اوباش که او کشته است، همکاری می‌کند.
نقد فیلم1:
کارگردان، نویس تضمین می‌کند که فیلم چابک و بی‌رحمانه پیش می‌رود، بنابراین حالت معمول فیلم از این نظر سرگرم‌کننده است. چیز زیادی برای شرورها وجود ندارد، به جز مردی که فقط به عنوان "فریک" شناخته می شود (کریستوفر متیو کوک)، که به چارلی اجازه می دهد تا زندگی خود را از طریق یک هتل اداره کند.
با این حال، رابطه بین چارلی و مارسی به طرز عجیبی صمیمانه و عجیب و غریب است. باکارین این نقش را به اندازه‌ای سخت و عجیب بازی می‌کند که ما را به این فکر می‌کند که او به سمت چارلی کشیده می‌شود و او می‌خواهد همه آن را برای کسی مثل او رها کند.
چارلی چابک هنوز آنقدر گرفتار جنبه‌های انتقام‌جویی و رمزآلود داستانش است که واقعاً اجازه نمی‌دهد این پیوند با عمق زیادی گسترش یابد. به گزارش نواندیش، این واقعیت که برازنان و باکارین باعث می‌شوند ما این شخصیت‌های عجیب و غریب و رابطه به همان اندازه عجیبشان را باور کنیم، باعث می‌شود که مطالب کمتر از آنچه که می‌توانست معمولی به نظر برسد.
نقد فیلم2:
شما هرگز از شخصیت‌های فیلم چارلی چابک خسته نمی‌شوید، زیرا آنها واقعاً جالب هستند، به خصوص برازنان در نقش چارلی و همچنین دیوید چتام در نقش میلت، که در نهایت یک دارایی بزرگ برای چارلی است. برازنان در تمام صحنه‌های فیلم جذاب بازی می کند، و مورنا باکارین همچنان به شما یادآوری می‌کند که چرا طرفداران پس از این همه سال هنوز خواهان دنباله Firefly هستند. به طور کلی، این فیلم سرگرم کننده است و ارزش دیدن دارد.
نقدفیلم3:
«چارلی سریع یا چابک» یک فیلم اکشن-جنایی-هیجان‌انگیز معمولی است. با اینحال، برازنان کاریزماتیک و جذابیت فریبنده باکارین، کاری مورد پسند را تحویل می دهد. برازنان همچنان نشان می‌دهد که می‌تواند هر نوع نقشی را بازی کند. این چیزی است که او را به یک ستاره تبدیل کرده است. همچنین جیمز کان فقید در نقش کوچکی به عنوان مربی چارلی ظاهر می شود - اگرچه او بیشتر اوقات روی ویلچر گیر کرده است، اما هنوز حضور پررنگی در صفحه نمایش دارد. این آخرین اجرای مناسب برای یک بازیگر خوب است.


:: برچسب‌ها: چارلی چابک ,
:: بازدید از این مطلب : 70
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 16 ارديبهشت 1403 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری

انیمیشن Minions: The Rise of Gru به‌عنوان دنباله‌ی انیمیشن Minions اکران شد و در نتیجه مثل همان اثر، حکم پیش‌درآمد برای انیمیشن‌های اصلی Despicable Me را دارد. داستان درباره‌ی دوران نوجوانی شخصیت گرو است؛ زمانی‌که مینیون‌ها او را به‌عنوان ارباب جدید خود پذیرفته‌اند و پسرک می‌خواهد عضو خفن‌ترین گروه ابرشرورهای دنیا شود.

این ایده‌ی داستانی، نه هدر می‌رود و نه از آن استفاده‌ی خاصی شده است. ماجرا از این قرار است که ایلومینیشن این‌جا از طرح اصلی قصه برای به وجود آوردن موقعیت‌های خنده‌آور و بامزه استفاده می‌کند. در نتیجه با اینکه ثانیه‌های مناسب از لحاظ داستانی هم در فیلم پیدا می‌شوند، Minions: The Rise of Gru دستاورد خاصی در روایت ندارد. همه‌چیز به هدف سرگرم کردن مخاطب و نمایش سکانس‌های خنده‌آور در فیلم قرار می‌گیرد. ایلومینیشن یک بار دیگر از پس به خنده انداختن بینندگان برآمده است؛ به شکلی که اعضای مختلف خانواده کم‌وبیش شانس یک مرتبه سرگرم شدن با Minions: The Rise of Gru به مدت یک ساعت و چند دقیقه را دارند.

حتی هوشمندانه‌ترین کار انجام‌شده در نویسندگی فیلم را می‌توان دیالوگ‌نویسی‌های انجام‌شده برای مینیون‌ها دانست.زبان عجیب آن‌ها با ترکیب چند زبان ساخته شده است و همین باعث می‌شود که در بسیاری از مواقع، صحبت‌های آن‌ها بار کمدی فیلم را سنگین‌تر کند. این موجودات به خودی خود بامزه، خنده‌دار و خاص هستند. استودیو Illumination همچنان می‌داند که چه‌طور باید از پتانسیل آن‌ها برای ایجاد سرگرمی استفاده کرد.

مینیون‌ها در فیلم جدید Minions: The Rise of Gru

تبدیل شدن داستان به یک ابزار برای خلق سکانس‌های طنزآمیز، موردی است که کاملا به چشم می‌آید و توانایی کاهش ارزش اثر برای بعضی از بینندگان را دارد. بالاخره کم نیستند مخاطبانی که فقط انیمیشن‌های برتری را می‌پسندند که به مفاهیم مختلف می‌پردازند؛ نه اینکه قصه‌ی آن‌ها یک روایت تکراری دیگر از تلاش یک نوجوان برای دریافت تایید قهرمان‌های خود باشد. Minions: The Rise of Gru یکی از آن آثاری است که اگر مجبور به انتخاب بین منطق داستانی و داشتن چند دقیقه‌ی جالب و سرگرم‌کننده برای مخاطب عام شوند، به سراغ گزینه‌ی دوم می‌روند. موضوع انقدر واضح است که تلاش برای بررسی دقیق نکات منفی و نکات مثبت روایت داستانی آن کمی بی‌معنی و بی‌جا به نظر می‌رسد.

در همین حین به هیچ وجه نباید خلاقیت سازندگان در به وجود آوردن همان موقعیت‌های بامزه و خنده‌آور را انکار کرد. بهترین سکانس‌های انیمیشن‌های استودیو ایلومینیشن معمولا از دو نقطه‌ی قوت اساسی بهره می‌برند؛ ایده‌های تصویری عالی و اجرای فنی بسیار باکیفیت. سکانس‌های گوناگونی را در انیمیشن مینیون ها ۲ پیدا می‌کنیم که از هر دو این نکات مثبت را دارند.

کافی است تلاش مینیون‌ها برای یادگیری کونگ فو را ببینید. از همان ابتدا که بانوی مبارز با حرکت دادن سوزن‌ها روی بدن فرد باعث می‌شود که عملا او فنون رزمی را اجرا کند، یک شروع خوب را داریم. سپس با انواع‌واقسام اتفاقاتی که به سرعت رخ می‌دهند و هیچ نیازی به دیالوگ ندارند، ایلومینیشن روش‌های متفاوت برای نشان دادن جسارت و حماقت مینیون‌ها به‌صورت همزمان را گیر می‌آورد.

تمرین کونگ فو مینیون ها در انیمیشن Minions: The Rise of Gru

بارها و بارها در فیلم Minions: The Rise of Gru با سکانس‌هایی مواجه می‌شوید که حتی اگر اثر کلی بیرون بیایند و به‌صورت جداگانه تماشا شوند، واقعا می‌توانید با آن‌ها بخندید. این موضوع از یک طرف نشان می‌دهد که چه‌قدر تیم سازنده می‌تواند با استفاده از توانایی‌های فنی و هنری انیمیشن‌سازی استودیو، سرگرمی‌های بصری را به سینماروها تحویل بدهد. از طرف دیگر دقیقا همین نکته سبب می‌شود که درک کنیم چرا فیلم، اصلا یکپارچگی و انسجام لازم برای تبدیل شدن به یک تجربه‌ی داستانی به یاد ماندنی را ندارد.

انیمیشن Minions: The Rise of Gru محصولی است که کاملا خودآگاهانه می‌خواهد سرگرمی قابل‌توجه اما یک بار مصرف باشد. همین خودآگاهی نیز به سود آن تمام می‌شود. احتمالا کمتر کسی با دلیل اشتباه سراغ انیمیشن مینیون‌ها می‌رود. چرا که اثر قبلی برای بینندگان آشنا است و اگر بیننده به‌دنبال خندیدن با تماشای یک‌سری موجود زرد عجیب‌وغریب باشد، از مینیون‌ها ۲ هم ناامید نخواهد شد.

مینیون ها در خانه گرو در انیمیشن Minions: The Rise of Gru

ماهیت شعارزده‌ی برخی از آثار کودک‌پسندانه‌ی چند سال اخیر کاری می‌کند که عشق پسر نوجوان اصلی داستان انیمیشن Minions: The Rise of Gru به شرورها کمی تازه و خاص به نظر بیاید. ولی وقتی باتوجه‌به کل مجموعه‌ی Despicable Me به مینیون‌ها جدید نگاه می‌کنیم، اصلا در آن با تازگی و انجام کار جدید روبه‌رو نیستیم. در نتیجه با اینکه یک بار دیدن انیمیشن Minions: The Rise of Gru به اندازه‌ی کافی لذت‌بخش بود، همزمان با تحسین کردن ایلومینیشن دوست دارم که در آینده شاهد پیشرفت آن از برخی جهات باشم. Minions: The Rise of Gru در بهترین حالت برای استودیو Illumination شبیه در جا زدنِ خوب است.

مدت‌ها است که شکی در قدرت فنی این استودیو و منحصر‌به‌فرد به نظر آمدن طراحی‌های انیمیشنی آن وجود ندارد. ولی کاش همان‌طور که در تعداد محدودی از دقایق بعضی از انیمیشن‌های قبلی ایلومینیشن دیده‌ایم، تیم مورد بحث موفق به ارائه‌ی آثاری شود که توجه به قصه و محتوای زیرمتنی آن‌ها هم به اندازه‌ی نگاه کردن به تصویرسازی‌هایشان لذت‌بخش باشد.



:: برچسب‌ها: انیمیشن مینیون ها ,
:: بازدید از این مطلب : 111
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 13 آذر 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری

فیلم آواتار ۲ (Avatar: The Way of Water) یک فیلم علمی تخیلی و حماسی و همچنین از جدیدترین فیلم های اکشن 2022 است. کارگردان فیلم آواتار 2 جیمز کامرون (James Cameron) و تولید کمپانی قرن بیستم است. این فیلم دومین قسمت از فرنچایز آواتار جیمز کامرون است که در ادامه فیلم آواتار محصول سال 2009 ساخته شده است. تهیه کنندگان فیلم سینمایی اواتار 2 نیز خود کامرون و جان لاندو (Jon Landau) هستند. در این اثر بازیگرانی نظیر سم ورثینگتون، زوئی سالدانیا و استیون لانگ بازی می‌کنند. فیلمبرداری فیلم آواتار دو حدود 3 سال به طول انجامید.

درباره فیلم سینمایی آواتار سری دو و دنباله‌های آن

کامرون که در سال 2006 برای ساخت ادامه فیلم آواتار ابراز علاقه‌مندی کرده بود، در سال 2010 و بعد از موفقیت فیلم اول اعلام کرد که دو فیلم دیگر در ادامه آواتار خواهد ساخت. فیلم آواتار ۲ در ابتدا قرار بود برای سال 2014 آماده شود، اما به دلایل فنی و نبود امکانات تکنیکی کافی، ساخت این فیلم به تعویق افتاد. تا کنون 8 بار اکران آواتار 2 و بازگشت به سیاره سبز برای ما عقب افتاده است. فیلمبرداری این فیلم سرانجام در سال 2017 شروع شد و در سال 2020 و بعد از 3 سال به پایان رسید.

فیلم آواتار 2

 

تاریخ اکران آواتار ۲

  • آواتار 2: 6 دسامبر 2022 (15 آذر 1401)
  • آواتار 3: 20 دسامبر 2024 (30 آذر 1403)
  • آواتار 4: 18 دسامبر 2026 (27 آذر 1405)
  • آواتار 5: 22 دسامبر 2028 (2 دی 1407)

هنرپیشه های آواتار ۲

داستان فیلم سینمایی آواتار ۲

 موضوع فیلم آواتار 2 از این قرار است که جیک سالی و نایتیری خانواده‌ای را تشکیل داده و هر کاری می‌کنند تا در کنار یکدیگر باقی بمانند. با این حال دشمنی قدیمی برمی‌گردد تا کار نیمه تمامش را تمام کند و آنها مجبور می‌شوند تا خانه‌شان را ترک کنند و به اکتشاف در بخش‌های مختلف پاندورا بپردازند.

بازیگران فیلم آواتار 2

در ژانویه 2010 تایید شد که سم ورثینگتون (Sam Worthington) و زوئی سالدانیا (Zoe Saldaña) نقش‌هایشان را در فیلم Avatar 2 دوباره تکرار خواهند کرد. کمی بعدتر در همان سال کامرون اعلام کرد که سیگورنی ویور (Sigourney Weaver) و استیون لانگ (Stephen Lang) نیز در این پروژه حضور خواهند داشت. کامرون همچنین اعلام کرد که ویور در هر سه دنباله فیلم حضور خواهد داشت و شخصیتی که بازی‌اش می‌کند، یعنی گریس آگوستین زنده خواهد بود. با این حال در مارس 2015 خود ویور اعلام کرد که در فیلم بعدی نقش جدیدی را بازی خواهد کرد. از دیگر بازیگران فیلم قبلی می‌توانیم به میشل رودریگز (Michelle Rodriguez) اشاره کنیم که در سپتامبر 2015 اعلام کرد در فیلم سینمایی اواتار 2 حضور نخواهد داشت.

نمرات و بررسی فیلم اواتار دو

فیلم آواتار 2: راه آب پس از اکران با نظرات مثبت منتقدان مواجه شد. این فیلم در وبسایت راتن تومیتوز با رأی مثبت 78 درصد منتقدان مواجه شد. در اجماع کلی این سایت درباره آواتار ۲ می‌خوانیم: «از نظر داستانی ممکن است معمولی باشد اما از لحاظ بصری، آواتار: راه آب یک تجربه بی‌نهایت خیره‌کننده است.» این فیلم در سایت آی‌ام‌دی‌بی امتیاز 8.1 از 10 را از بینندگان دریافت کرد. فیلم سینمایی آواتار ۲: راه آب در متاکریتیک از مجموع نظرات 62 منتقد، امتیاز 69 از 100 کسب کرد. این در حالیست که 44 مورد از این نظرات مثبت، 16 مورد متوسط و 2 مورد منفی بودند. 

 



:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 20 آبان 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری

1. فیلم ‌Fall Guy

 

  • تاریخ اکران: 1 مارس 2024 (11 اسفند 1402)
  • ژانر: اکشن، مهیج
  • کارگردان: دیوید لیچ (David Leitch)
  • بازیگران: رایان گاسلینگ، آرون تیلور-جانسون، وینستون دوک، استفانی هسو، امیلی بلانت

نمی‌توانیم انکار کنیم که دیوید لیچ یکی از کارگردانان برجسته ژانر اکشن است. او که پیش از ورود به عرصه کارگردانی، خودش بدلکار بوده، قصد دارد فیلمی جدید با اقتباس از یک سریال تلویزیونی دهه 80 با نام The Fall Guy بسازد. شخصیت اصلی این فیلم یک بدلکار است که به عنوان شکارچی جایزه بگیر کار می‌کند.

2. فیلم یک مکان ساکت: روز یک (A Quiet Place: Day One)

  • تاریخ اکران: 8 مارس 2024 (18 اسفند 1402)
  • ژانر: پساآخرالزمانی، ترسناک
  • کارگردان: مایکل سارنوسکی (Michael Sarnoski)
  • بازیگران: لوپیتا نیونگو، جوزف کویین، الکس وولف، جایمن هانسو

از اکران اولین فیلم فرنچایز یک مکان ساکت حدودا پنج سال گذشته است و این فرنچایز با انتشار هر فیلم جدید، بیشتر و بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار می‌گیرد. سومین فیلم این فرنچایز، همانطور که از نامش پیداست، قرار است روزهای اول حمله بیگانگان به زمین را به تصویر بکشد. روزهایی که هنوز کسی نمی‌دانست چه اتفاقی رخ داده، چه کار باید کرد و اصلا چه کارهایی از این هیولاها برمی‌آید. در فیلم سوم شاهد نقش‌آفرینی بازیگران جدیدی هستیم اما جایمن هانسو که در پارت دوم این فیلم بازی کرده بود دوباره برای ایفای نقشش باز می‌گردد.

 

3. فیلم گودزیلا و کنگ: فرمانروایی جدید (Godzilla x Kong: The New Empire)

  • تاریخ اکران: 15 مارس 2024 (25 اسفند 1402)
  • ژانر: هیولایی، اکشن
  • کارگردان: آدام وینگارد (Adam Wingard)
  • بازیگران: دن استیونز، ربکا هال، برایان تایری هنری، کایلی هاتل، فالا چن

معرفی فیلم های سال 2024 را با جدیدترین عنوان از فرنچایزهای مشهور گوزدیلا و کینگ کنگ ادامه می‌دهیم. در این فیلم با گودزیلا و کنگ همراه می‌شویم که با هیولایی خطرناک روبه‌رو شده‌اند. این هیولا آینده‌ی سیاره را تهدید می‌کند و در چنین شرایطی باید اقداماتی برای مقابله با او انجام شود. وظیفه توزیع این فیلم برعهده کمپانی برادران وارنر است و کارگردانی آن را نیز آدام وینگارد برعهده دارد که پیش از این فیلم گودزیلا در برابر کنگ محصول 2021 و Death Note محصول 2017 را نیز ساخته بود.

4. فیلم سفید برفی (Snow White)

  • تاریخ اکران: 22 مارس 2024 (3 فروردین 1403)
  • ژانر: موزیکال، فانتزی
  • کارگردان: مارک وب (Marc Webb)
  • بازیگران: ریچل زگلر، گل گدوت، آنسو کابیا، مارتین کلبا، اندرو برنپ

در سال 2023 شاهد اکران چندین فیلم لایو اکشن بودیم که از روی انیمیشن‌های قدیمی و نوستالژی دیزنی مثل پری دریایی کوچک و پیتر پن ساخته شده بودند. در لیست فیلم های 2024 نیز چند عنوان مربوط به دیزنی به چشم می‌خورد. احتمالا شما هم داستان دختر زیبایی را که از ترس نامادری‌اش فرار کرده و به خانه هفت‌کوتوله پناه می‌برد را به یاد دارید. در سال 2024 قرار است فیلم سفید برفی را ببینیم که بر اساس انیمیشن سفید برفی و هفت‌کوتوله (1937) و با الهام از افسانه‌های پریان به قلم برادران گریم ساخته شده. ریچل زگلر، بازیگر آمریکایی که در سال 2021 گلدن گلوب بهترین بازیگر زن را به خاطر بازی در West Side Story کسب کرده بود، نقش سفید برفی را در این عنوان از فیلم های برتر 2024 بازی می‌کند. گل گدوت که بیشتر ما او را به خاطر ایفای نقش واندروومن می‌شناسیم نیز قرار است نقش ملکه و نامادری بدجنس را بازی کند.

5. فیلم چلنجرز (Challengers)

  • تاریخ اکران: 26 آوریل 2024 (7 اردیبهشت 1403)
  • ژانر: درام، ورزشی
  • کارگردان: لوکا گوادانینو (Luca Guadagnino)
  • بازیگران: زندیا، مایک فیست، جاش اوکانر

لوکا گوادانینو که پیش از این فیلم‌هایی چون Call Me By Your Name و Bones And All را کارگردانی کرده، در سال 2024 با فیلمی جدید به دنیای سینما باز می‌گردد. در این فیلم زندیا نقش تاشی دانکن را بازی می‌کند که قبلا یک بازیکن نابغه تنیس بوده و حالا به عنوان مربی فعالیت می‌کند. همسر تاشی نیز بازیکن تنیس است اما مدتیست که بدبیاری آورده و حالا قصد دارد با کمک تاشی اوضاع را تغییر دهد. اما وقتی او در برابر پاتریک، دوست صمیمی سابقش که از قضا دوست‌پسر سابق تاشی نیز بود قرار می‌گیرد، زندگی این سه نفر برای همیشه دستخوش تغییر می‌شود.

6. ددپول ۲ (Deadpool 3)

  • تاریخ اکران: 3 مه 2024 (14 اردیبهشت 1403)
  • ژانر: ابرقهرمانی
  • کارگردان: شان لیوای (Shawn Levy)
  • بازیگران: رایان رینولدز، هیو جکمن، مورنا باکارین، بریانا هیلدبرند، جنیفر گارنر

اجازه بدهید معرفی برترین فیلم های 2024 را با یک اثر ابرقهرمانی دیگر از دنیای سینمایی مارول ادامه بدهیم. ددپول ۳، سی و چهارمین فیلم MCU و سومین عنوان از فرنچایز ددپول است. در این اثر، وولورین را می‌بینیم که به ددپول می‌پیوندد تا در کنار هم در برابر یک دشمن مشترک قد علم کنند. اگر از طرفداران مارول هستید، باید تا ماه مه برای انتشار ددپول ۲ منتظر بمانید.

7. فیلم فیوریوسا (Furiosa)

  • تاریخ اکران: 24 مه 2024 (4 خرداد 1403)
  • ژانر: پساآخرالزمانی، اکشن، ماجراجویی
  • کارگردان: جورج میلر (George Miller)
  • بازیگران: آنیا تیلور-جوی، کریس همسورث، تام برک، نیتن جونز

در ژانر پساآخرالزمانی و اکشن، فیلم ۲۰۲۴ فیوریوسا توجه‌ها را به خود جلب کرده است. این فیل اسپین‌آف و پیش‌درآمدی بر Mad Max: Fury Road (2015) است و همچنین پنجمین عنوان این فرنچایز مشهور محسوب می‌شود. در این فیلم داستان ملکه فیوریوسای جوان را دنبال می‌کنیم که از قصر دزدیده شده و وقتی به خودش می‌آید که درست وسط جنگی بزرگ بین دو ظالم خونخوار گیر افتاده است.

8. فیلم بالرین (Ballerina)

  • تاریخ اکران: 7 ژوئن 2024 (18 خرداد 1403)
  • ژانر: اکشن، تریلر
  • کارگردان: لن وایزمن (Len Wiseman)
  • بازیگران: آنا د آرماس، آنجلیکا هیوستن، گابریل بایرن، لنس ردیک

انتظار می‌رود بالرین به کارگردانی لن وایزمن نیز یکی از بهترین فیلم های سال 2024 باشد. این فیلم اکشن تریلر در واقع اولین اسپین آف فرنچایز جان ویک است و وقایع آن مابین فیلم‌های جان ویک ۳ و ۴ رخ می‌دهد. در این فیلم داستان یک بالرین آدم‌کش (با بازی آنا د آرماس) را دنبال خواهیم کرد که قصد دارد انتقام قتل خانواده‌اش را بگیرد. با اینکه فیلم بالرین هنوز اکران نشده، یکی از تهیه‌کنندگان آن (اریکا لی) اعلام کرده که احتمال ساخت یک دنباله برای این فیلم وجود دارد.

9. پسران بد ۴ (Bad Boys 4)

  • تاریخ اکران: 14 ژوئن 2024 (25 خرداد 1403)
  • ژانر: اکشن، ماجراجویی، کمدی
  • کارگردان: عادل العربی (Adil El Arbi)، بلال فلاح (Bilall Fallah)
  • بازیگران: ویل اسمیت، الکساندر لودویگ، ونسا هاجنز، ریا سیهورن

چهارمین عنوان از فرنچایز پسران بد یکی از فیلم های ۲۰۲۴ خواهد بود که در ماه ژوئن در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد. این فیلم که هنوز نام اصلی‌اش مشخص نشده، به دنبال فیلم Bad Boys for Life محصول 2020 ساخته شده. هنوز اطلاعات تکمیلی مرتبط با داستان این فیلم منتشر نشده است اما با توجه به پیشینه این فرنچایز، می‌توانیم انتظار یک فیلم اکشن ماجراجویی جدید را داشته باشیم که برای ساعاتی ما را به دنیایی پر از هیجان منتقل کند.

10. فیلم مأموریت: غیرممکن – روزشمار مرگ قسمت دوم (Mission: Impossible – Dead Reckoning Part Two)

  • تاریخ اکران: 28 ژوئن 2024 (8 تیر 1403)
  • ژانر: اکشن، جاسوسی
  • کارگردان: کریستوفر مک‌کواری (Christopher McQuarrie)
  • بازیگران: تام کروز، وینگ ریمز، سایمون پگ، ونسا کربی، هیلی اتول، هنری چرنی

هشتمین عنوان در فرنچایز مأموریت غیرممکن در تابستان 2024 منتشر خواهد شد. روزشمار مرگ قسمت اول در سال 2023 منتشر شد و حالا تام کروز بار دیگر به این فرنچایز باز می‌گردد تا نقش ایتن هانت، مأمور IMF را بازی کند. علاوه بر کروز شاهد بازگشت برخی از دیگر بازیگران و شخصیت‌های آن‌ها همچون یوجین کیتریج (با بازی هنری چرنی) و بنجی دان (با بازی سایمون پگ) خواهیم بود.

11. بیتل جوس ۲ (Beetlejuice 2)

  • تاریخ اکران: 6 سپتامبر 2024 (16 شهریور 1403)
  • ژانر: فانتزی، کمدی
  • کارگردان: تیم برتون (Tim Burton)
  • بازیگران: مایکل کیتون، وینونا رایدر، کاترین اوهارا، جنا اورتگا، ویلم دفو

سال 2022 بود که خبر ساخت دنباله‌ای برای فیلم بیتل جوس محصول 1988 اعلام شد. بیتل جوس ۲ یکی از فیلم های سال ۲۰۲۴ خواهد بود که در سپتامبر این سال توسط کمپانی برادران وارنر در سینماها اکران می‌شود. اگرچه هنوز جزئیات چندانی درباره داستان این دنباله اعلام نشده است، می‌دانیم که شخصیت‌های قدیمی مانند بیتل‌جوس و لیدیا دیتز در آن حضور خواهند داشت و جنا اورتگا که با بازی در سریال ونزدی و فیلم‌های ترسناک مانند جیغ به شهرت زیادی دست یافته، به عنوان یک شخصیت جدید (دختر لیدیا دیتز) به این اثر می‌پیوندد.

12. فیلم جوکر: جنون برای دو نفر (Joker: Folie à Deux)

  • تاریخ اکران: 4 اکتبر 2024 (13 مهر 1403)
  • ژانر: موزیکال، مهیج
  • کارگردان: تاد فیلیپس (Todd Phillips)
  • بازیگران: واکین فینیکس، لیدی گاگا، ززی بیتز

امکان ندارد از بهترین فیلم های ۲۰۲۴ صحبت کنیم و جدیدترین اقتباس جوکر را از یاد ببریم. جوکر: جنون برای دو نفر اثری موزیکال و مهیج است که در اکتبر 2024 اکران می‌شود. این فیلم دنباله جوکر 2019 است و قرار است در آن واکین فینیکس را باری دیگر در نقش جوکر ببینیم. همچنین لیدی گاگا به عنوان بازیگر نقش هارلی کویین به این اثر پیوسته است. تا زمان اکران فیلم Joker: Folie à Deux مدت زیادی باقی مانده اما با توجه به ایفای نقش بی‌نظیری که در جوکر 2019 از فینیکس دیدیم، بدون شک این انتظار ارزشش را خواهد داشت.



:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 13 آبان 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری

با پلی کو همراه باشید

۲۵- سریال فروید

سریال Freud

  • کارگردان/خالق: ماروین کرن، استفان برانر و بنجامین هسلر
  • بازیگران: رابرت فینستر، الا رامپف و جورج فردریچ
  • سال پخش: ۲۰۲۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۸
  • ژانر: جنایی و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Freud در IMDB: ۶.۵

۲۴- سریال ۸ روز

سریال 8 Days

  • کارگردان/خالق: استفان روزوویتسکی و مایکل کرومناخر
  • بازیگران: کریستیان پاول، مارک واشک و لنا کلنکه
  • سال پخش: ۲۰۱۹
  • تعداد قسمت‌ها: ۸
  • ژانر: درام و علمی تخیلی
  • میانگین امتیازات 8 Days در IMDB: ۶.۷

۲۳- سریال تاکستان

سریال Weinberg

  • کارگردان/خالق: آرن نولتینگ، یان مارتین شارف و فیلیپ استفنس
  • بازیگران: فردریش موکه، آنته ترائو و آرود بیرنباوم
  • سال پخش: ۲۰۱۵
  • تعداد قسمت‌ها: ۶
  • ژانر: درام، اسرارآمیز و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Weinberg در IMDB: ۶.۸

 ۲۲- سریال ۱۶۸۴

سریال 1864

  • کارگردان/خالق: اوله بورندال
  • بازیگران: پیلو اسبک، یاکوب اوفتبرو و ماری تورل سودربرگ
  • سال پخش: ۲۰۱۴
  • تعداد قسمت‌ها: ۸
  • ژانر: درام، تاریخی و جنگی
  • میانگین امتیازات 1864 در IMDB: ۶.۸

۲۱- سریال هکرهای زیستی

سریال Biohackers

  • کارگردان/خالق: کریستین دیتر
  • بازیگران: لونا ودلر، جسیکا شوارتز و توماس پرن
  • سال پخش: ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۱
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۲
  • ژانر: درام، علمی تخیلی و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Biohackers در IMDB: ۶.۸

۲۰- سریال صحنه جرم

سریال Tatort

  • بازیگران: بوریس آلجینوویچ، دیتمار بار و مرت بکر
  • سال پخش: ۱۹۷۰ تاکنون
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۱۷۲
  • ژانر: درام، جنایی و اسرارآمیز
  • میانگین امتیازات Tatort در IMDB: ۷

۱۹- سریال عطر

سریال Perfume

  • کارگردان/خالق: فیلیپ کادلباخ
  • بازیگران: فریدریک بچت، ووتان ویلکه مورینگ و یورگن ماورر
  • سال پخش: ۲۰۱۸
  • تعداد قسمت‌ها: ۶
  • ژانر: درام و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Perfume در IMDB: ۷

۱۸- سریال طیف‌های گناه

سریال Shades of Guilt

  • کارگردان/خالق: ماریس فایفر و هانو سالونن
  • بازیگران: موریتز بلیبترو، آنا استایبلیچ و فلین روگان
  • سال پخش: ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۴
  • ژانر: جنایی
  • میانگین امتیازات Shades of Guilt در IMDB: ۷.۱

۱۷- سریال تایپیست

سریال The Typist

  • کارگردان/خالق: نینا گراس
  • بازیگران: آیریس بربن، پیتر کورث و موریتز بلیبترو
  • سال پخش: ۲۰۱۸
  • تعداد قسمت‌ها: ۵
  • ژانر: درام، جنایی و اسرارآمیز
  • میانگین امتیازات The Typist در IMDB: ۷.۲

 ۱۶- سریال فرزند عزیز

سریال Dear Child

  • کارگردان/خالق: ایزابل کلیفلد و جولیان پورکسن
  • بازیگران: کیم ریدل، نایلا شوبرث و سامی شراین
  • سال پخش: ۲۰۲۳
  • تعداد قسمت‌ها: ۶
  • ژانر: درام، جنایی و اسرارآمیز
  • میانگین امتیازات Dear Child در IMDB: ۷.۳

۱۵- سریال باهاوس – عصر جدید

سریال Bauhaus - A New Era

  • کارگردان/خالق: لارس کراومه
  • بازیگران: اوت دیل، آنا ماریا مو و ترین دیرهولم
  • سال پخش: ۲۰۱۹
  • تعداد قسمت‌ها: ۶
  • ژانر: درام، تاریخی و رمانتیک
  • میانگین امتیازات Bauhaus - A New Era در IMDB: ۷.۴

۱۴- سریال همان آسمان

سریال The Same Sky

  • کارگردان/خالق: الیور هرشبیگل
  • بازیگران: تام شیلینگ، سوفیا هلین و فریدریک بشت
  • سال پخش: ۲۰۱۷
  • تعداد قسمت‌ها: ۳
  • ژانر: درام و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات The Same Sky در IMDB: ۷.۴

۱۳- سریال سگ‌های برلین

سریال Dogs of Berlin

  • کارگردان/خالق: کریستین آلوارت
  • بازیگران: فلیکس کریمر، فهری یاردیم و اوس قچن
  • سال پخش: ۲۰۱۸
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۰
  • ژانر: درام، جنایی و اکشن
  • میانگین امتیازات Dogs of Berlin در IMDB: ۷.۵

 ۱۲- سریال کشتی

سریال Das Boot

  • کارگردان/خالق: آندریاس پروچاسکا، دنیس گانسل، هانس استاینبیچلر، ماتیاس گلاسنر و ریک اوسترمن
  • بازیگران: الساندرو شوستر، انیول کربرگ و آرتیوم گیلز
  • سال پخش: ۲۰۱۸ تاکنون
  • تعداد قسمت‌ها: ۲۶
  • ژانر: درام و جنگی
  • میانگین امتیازات Das Boot در IMDB: ۷.۵

۱۱- سریال آلمان ۸۶

سریال Deutschland 86

  • کارگردان/خالق: آنا وینگر و یورگ وینگر
  • بازیگران: یوناس نی، ماریا شریدی و سیلوستر گراث
  • سال پخش: ۲۰۱۸
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۰
  • ژانر: درام، اکشن و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Deutschland 86 در IMDB: ۷.۶

۱۰- سریال بانک‌های فاسد

سریال Bad Banks

  • کارگردان/خالق: اولیور کینل
  • بازیگران: پاولا بیر، بری آتسما و دزیره نوسبوش
  • سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۲
  • ژانر: درام، جنایی و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Bad Banks در IMDB: ۷.۸

۹- سریال چگونه می‌توان به‌صورت آنلاین مواد مخدر فروخت (سریع)

سریال How to Sell Drugs Online (Fast)

  • کارگردان/خالق: فیلیپ کاسبورر و ماتیاس مرمن
  • بازیگران: ماکسیمیلیان موندت، آنا لنا کلنک و دانیلو کمپریدیس
  • سال پخش: ۲۰۱۹ تاکنون
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۸
  • ژانر: درام، جنایی و کمدی
  • میانگین امتیازات How to Sell Drugs Online (Fast) در IMDB: ۷.۸

 ۸- سریال خاطرات دکتر

سریال Doctor’s Diary

  • کارگردان/خالق: بورا داگتکین
  • بازیگران: دایانا آمفت، فلوریان دیوید فیتز و کای شومان
  • سال پخش: ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱
  • تعداد قسمت‌ها: ۲۲
  • ژانر: کمدی
  • میانگین امتیازات Doctor’s Diary در IMDB: ۷.۹

۷- سریال دربرابر جرم

سریال In the Face of Crime

  • کارگردان/خالق: دامینیک گرف
  • بازیگران: مکس ریملت، رونالد زرفلد و ماری باومر
  • سال پخش: ۲۰۱۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۱۰
  • ژانر: درام، جنایی و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات In the Face of Crime در IMDB: ۸

۶- سریال ستیغ کفر

سریال Pagan Peak

  • کارگردان/خالق: سیریل باش و فیلیپ استنرت
  • بازیگران: جولیا جنتش، نیکولاس افچزارک و فرانز هارتویگ
  • سال پخش: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳
  • تعداد قسمت‌ها: ۲۴
  • ژانر: درام، جنایی و اسرارآمیز
  • میانگین امتیازات Pagan Peak در IMDB: ۸

 ۵- سریال آلمان ۸۳

سریال Deutschland 83

  • کارگردان/خالق: آنا وینگر و یورگ وینگر
  • بازیگران: یوناس نی، ماریا شریدی و الریچ نوتن
  • سال پخش: ۲۰۱۵
  • تعداد قسمت‌ها: ۸
  • ژانر: درام، رمانتیک و دلهره‌آور
  • میانگین امتیازات Deutschland 83 در IMDB: ۸.۱

۴- سریال استرومبرگ

سریال Stromberg

  • کارگردان/خالق: رالف هوسمان
  • بازیگران: کریستوف ماریا هربست، الیور ونوک و بیارنه مدل
  • سال پخش: ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲
  • تعداد قسمت‌ها: ۴۶
  • ژانر: کمدی
  • میانگین امتیازات Stromberg در IMDB: ۸.۴

۳- سریال نسل جنگ

سریال Generation War

  • کارگردان/خالق: فیلیپ کادلباچ
  • بازیگران: ولکر بروچ، تام شیلینگ و کاتارینا شوتلر
  • سال پخش: ۲۰۱۳
  • تعداد قسمت‌ها: ۳
  • ژانر: درام، اکشن و تاریخی
  • میانگین امتیازات Generation War در IMDB: ۸.۴

۲- سریال بابیلون برلین

سریال Babylon Berlin

  • کارگردان/خالق: تام تیکور، اخیم فون بوریس و هنک هندلگتن
  • بازیگران: فولکر بروخ، لیو لیزا فریس و پتر کورت
  • سال پخش: ۲۰۱۷ تاکنون
  • تعداد قسمت‌ها: ۲۸
  • ژانر: درام و جنایی
  • میانگین امتیازات Babylon Berlin در IMDB: ۸.۴

۱- سریال تاریک

سریال Dark

  • کارگردان/خالق: باران بو اودار و یانتیه فریز
  • بازیگران: لوئیس هوفمان، آندریاس پیتسچمن و مایا شونه
  • سال پخش: ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰
  • تعداد قسمت‌ها: ۲۶
  • ژانر: درام، جنایی و اسرارآمیز
  • میانگین امتیازات Dark در IMDB: ۸.۷


:: بازدید از این مطلب : 140
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 9 آبان 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری
 

 برایان دی‌پالما در دهه ۸۰ میلادی با بازسازی صورت زخمی (Scarface) با بازی آل پاچینو یکی از آن فیلم‌های کالت سینما را در چشم و جان ما شلیک کرد. روند تکامل آل پاچینو در آن اثر خوش‌ساخت،‌ تاثیر عمیقی روی وینس گیلیگان، خالق بریکینگ بد گذاشت.

 وینس گیلیگان از روند تکامل شخصیت مذکور در راستای تکامل والتر وایت به شیوه‌ای نوین استفاده کرد. احتمالاً قبلاً هم شنیده‌اید که گیلیگان، وایت را در قسمت‌های نخست بریکینگ بد، به منزله آقای چیپس در نظر گرفته است. او به تدریج تکامل پیدا می‌کند و به شخصیتی مخوف، ترسناک و مخرب در هیبت صورت زخمی تبدیل می‌شود.

آقای چیپسی که به سختی می‌توانست مقابل صاحب‌کار خود بایستد، چند فصل بعد تبدیل به فردی می‌شود که باید «اسم او را بگویید»، بشنوید و سپس تا جایی که می‌توانید، جهتی را بگیرید و با حداکثر سرعت ممکن فرار کنید. ما معمولاً چنین رفتاری در مقابل آقای چیپس نداریم، این‌طور نیست؟

این روند چیزی نیست که هر روز، ماه و سالی در سایر سریال‌ها شاهدش باشیم. حتی در سریال‌های مطرحی که بریکینگ بد هم وام‌دار آن‌هاست و در صدرشان می‌توانیم سوپرانوز (Sopranos) را مثال بزنیم، غالباً شخصیت‌هایی جلوی چشمان بیننده رژه می‌روند که تغییرات و قوس‌های ناملموسی را پشت سر می‌گذارند. این قوس‌ها گاهی اوقات قابل قیاس با وایت و تاثیر شگرف آن‌ها بر داستان و بیننده نیستند.

مخاطبان زمانی وارد زندگی آن‌ها می‌شوند که تغییراتشان را پشت سر گذاشته و پوست‌اندازی کرده‌اند. ما در مقام مخاطب در سریال‌های دیگر به استقبال داستانی می‌رویم که شخصیت‌ها در آن درگیر داستان مجموعه می‌شوند ولی در بریکینگ بد به استقبال شخصیت‌هایی می‌رویم که داستان درگیر آن‌ها و تکامل‌شان می‌شود.

با این وجود، نقاط قوت این سریال بلوک جداگانه‌ای نیستند، بلکه تکه‌پازل‌هایی هستند که برای تشکیل تصویری کاملاً پویا و نه ثابت کنار هم قرار می‌گیرند. اصالت و نوآوری ایده اصلی داستان، در وهله نخست داد می‌زند اما هزاران نقطه سر راه دست اندر کاران اثر قرار می‌گیرند که در آن‌ها تابلوی راهنمای «کلیشه» چشمک می‌زد و یک «پیچ اشتباه»‌ کافی است تا به بیراهه بروند. این فریاد‌ها با موانع زیادی مواجه هستند تا به این سمت، به سمت ما فرود نیایند.

معلمی سرخورده که از علم خود، شیمی برای تضمین آینده خانواده‌اش بهره می‌گیرد، در این راه تبدیل به بزرگ‌ترین عرضه کننده شیشه در قسمتی عظیم از ایالات متحده می‌شود. همه چیز حاضر است تا از کلیشه سخن بگوییم، هر نقطه‌ای روی نقشه، نشانی از کلیشه دارد ولی بریکینگ بد تاریخ را به شیوه‌ای دیگر نگاشته و کلیشه‌ها را زدوده است.

در تاریخی که سریال در جهان صنعت نمایش ثبت کرده است، یا کلیشه به ندرت مشاهده می‌شود یا هر جایی که می‌رود خودنمایی کند، تبری مقدس آن را گردن می‌زند. روایت و پیرنگ بریکینگ بد ناقل کیفیت است. بریکینگ بد به این بیماری دچار شده است و در روند تبدیل پروتاگونیست خود به آنتاگونیستش، بینندگانش را مسموم می‌کند. داستان‌گویی بریکینگ بد، داستان را چون سم به بدن ما وارد می‌کند و ترسی از اوردوز هم ندارد. ما کشته مرده این زهر و راه نفوذش هستیم!

«من خود خطرم» و دیگر هیچ. اگر سریال را تماشا کرده باشید، کافی است همین جمله را بشنوید تا چهره هایزنبرگ جلوی چشم شما آن را فریاد بزند و رشته ضخیم تصورات شما را پاره کند. چشم‌های او خیره به چشم‌های اسکایلر در آن سوی تصویر میخی طویل را روی پایتان بکوبد، شما را آن‌جا بکارد و خود، اتاق را وداع گوید.

و ما می‌مانیم که هنوز هم آن جملات را زیر لب به قصد تقلید از برایان کرانستون می‌گوییم و شکست می‌خوریم. کار ما نیست، تنها اوست که خود خطر است.

هر بار و هر دفعه ما حکم اسکایلری را داریم که از برایان کرانستون آن سوی تصویر به خود می‌لرزیم چون او دیگر نه خودش و نه والتر وایت است. او خودِ هایزنبرگی است که امپراتوری مواد را به راه انداخته است. حیرت‌انگیز است که این بازیگر سابق نقش‌های کمدی چگونه تا این اندازه خطر را جدی به جان ما می‌اندازد ولی حتی از آن شگفت‌انگیزتر، ذره ذره احساساتی است که ما نسبت به شخصیت‌های سایر بازیگران سریال داریم.

نفرتی که از اسکایلر به دلمان نشسته است، حس پدرانه‌ای که از سمت جسی شانه‌هایمان را به درد می‌آورد و سال گودمنی که در جهان موازی باید وکالتمان را به عهده بگیرد تا از مهلکه‌ای لاینحل،‌ جان سالم به در ببریم.

گاس فرینک، مایک ارمنتراوت و دو خلوار شخصیتی که شاید صرفاً دقایقی در هر فصل نقش‌آفرینی کنند، به اندازه‌ای در کار خود ماهر هستند که یکی از بهترین تیم‌های بازیگری تاریخ را تشکیل دهند.

آیا این هنر بازیگران است یا هنر بازی‌گیران؟ گیلیگان و تیمش این الماس‌های تراش خورده را در یک جعبه کنار هم جمع آورده‌اند یا خود این الماس‌ها تصمیم گرفته‌اند که این بار به عظمت یک کوه نور بدرخشند؟‌ پاسخ جایی در میان سکانس‌های این سریال سرگردان است ولی شاید هر دو.

اگر این انتخاب‌های حساب شده نبودند، خبری از این هارمونی تاثیرگذار هم نبود. اگر این نوازش زیبای هنر سینما از پس ابروی بازیگران بر سریال خوش‌ساخت AMC جاری نمی‌شد، انتخاب‌ها بی‌معنی بودند. تلی از غبار که بر تلی از غبار سوار شده است.

قهوه تلخ با شکر

 

البته، ما می‌توانیم بعد از دیدن سریال، حتی در یک جهان موازی، نام هایزنبرگ را به زبان بیاوریم ولی این طنز ماجراست که آتش ما را دوباره شعله‌ور می‌کند. سریال، کمدی سیاه را استادی بزرگ نشان می‌دهد که ما را از فرط خنده به گریه می‌اندازد. این استاد بر گوش ما می‌کوبد تا ببینیم سیاه، همان سفید است و انسانی که امروز راه می‌رود، تفاوتی با دیروز ندارد.

ما همانیم که بودیم و شخصیت‌ها نیز همان. راه رفتن ما تغییر نکرده است، راه را تغییر داده‌ایم. تنها راه است که رنگ‌ها را تغییر می‌دهد و صفت‌ها هستند که خط می‌خورند تا جایشان را به دیگری دهند.

بریکینگ بد تبحری استثنائی در خط زدن‌ها دارد. در جدی‌ترین صحنه‌ها، بیشترین کمدی خوابیده است. بریکینگ بد آن را بیدار می‌کند و به نمایش می‌گذارد. در نتیجه بریکینگ بد آب را روی آتش می‌ریزد، نه برای آن که خاموشش کند، بلکه به سبب آن که شعله‌ها بالا بگیرند و در این بین نفهمیم که در حال سوختن هستیم. آب و آتش به دفعات در این سریال ماندگار آمیخته می‌شوند تا ما از فرط لذت نسوزیم.

ذائقه شوخ بزرگ‌ترین تولید کننده‌ مواد، وکیلی زبده ولی بذله‌گو و سکانس‌های کمدی در یک سریال جنایی، در حالت عادی جایی ندارند ولی شرایط با نام بردن از بریکینگ بد، در حالت غیرعادی قرار می‌گیرد. به همین خاطر است که سریال مورد بحث تاریخ‌آفرینی و تاریخی موازی را در کنار سایر سریال‌ها ترسیم می‌کند. وقتی از شکستن قوانین ابایی نداشته باشید، تاریخ هم در جاودان کردن نام شما کوتاهی نخواهد کرد. شاید شما با آن شوخی کنید ولی او با شما شوخی ندارد.

دوربین در خدمت خلاقیت

 

بریکینگ بد برای جلوه‌های بصری سریال‌های تلویزیونی، استاندارد جدیدی را تعریف کرد یا در بدترین حالت، آن را دوباره مطرح نمود. بریکینگ بد به ما یاد داد که می‌توانیم با اضافه کردن فیلتر زرد رنگ به هر صحنه‌ای، یک نیومکزیکو از دل آن بیرون بکشیم.

وجود رنگ‌های هدفمند و پالت استادانه در سایر محصولات هالیوود و سینمای سایر کشورها هم به طرز ملموسی قابل رویت است ولی بریکینگ بد به خوبی توانست بدون آن که چنین چیزی را در چشم ما فرو کند، بازی رنگ‌ها و تاثیراتش را در ناخودآگاه ما کلید بزند.

بازی رنگ‌ها و دکوپاژ در کنار بازی دوربین و سینری که نتیجه همان بازی است، یک تجربه شنیداری برای کسانی می‌سازد که صحنه‌ها را با چشم‌شان می‌شنوند و رنگ را با گوشت و پوستشان حس می‌کنند. نه اشتباه می‌کنیم، بریکینگ بد نه یک تجربه بصری و شنیداری، بلکه یک تجربه لمسی برای ما به ارمغان آورد.

اپیزودها صحنه به صحنه برای کند و کاو ساخته شده‌اند؛ برای آن که روی آن‌ها دست بکشیم و شاید گاهی اوقات آن‌ها را مزه کنیم. پیش از شروع هر قسمت باید با بیل و کلنگ جلوی سریال آقای گیلیگان و دوستانش بایستیم و منتظر جزئیات و سمبل‌هایی باشیم که قرار است باز هم از چنگمان در بروند.

موسیقی، بازیگر صحنه‌ها

چرا بریکینگ بد بعد از مدت ها هنوز هم شاهکار است؟

رویداد جالبی است وقتی بیش از نیمی از موسیقی‌های مورد استفاده در یک سریال اساساً موسیقی‌های اختصاصی آن نباشند اما برای همان شخصیت‌ها، صحنه، فضا و حس و حال به روی نت‌های موسیقی برقصند.

سوالی که چند خط پیش مطرح کردیم، آماده برافروختن از خاکسترش است: این جادوی کیست؟ موزیسین‌ها؟ کارگردان یا محض رضای ما، یک شخص و گروهی دیگر؟ باید پاسخی باشد که برویم و به کارمان برسیم ولی نیست. جادویی بی‌صاحب در انباری از تلفیق.

این جادوی پشت شیمی سریال است. عناصر با یکدیگر مخلوط شده‌اند و در یک واکنش ناآشنا، آلبوم موسیقی بریکینگ بد را با تلفیقی از کارهای اختصاصی و غیراختصاصی این سریال در دقایق فراموش نشدنی ولی زودگذرش جای داده‌اند. عناصر فرّار هستند، آب می‌شوند و به هوا می‌روند و در واقع این خود موسیقی است که در فضا تبخیر می‌شود.

سخت است که نگوییم سریال یک تجربه شنیداری کامل است ولی از آن سخت‌تر، توضیح دقیق کارکرد آن است. هر چه که برای توضیح نیاز بوده است، سازندگان در ۵ فصل روی نمایشگرهای ما کشیده‌اند و چه بسا که این کار را بسیار بهتر از ما انجام داده‌اند.

بریکینگ بد شبیه یک ایستگاه رادیویی است که همه آن را گوش می‌دهند ولی هیچ‌کس نمی‌تواند فرکانس دقیقش را به شما بگوید. شما آن را در میان نویزها در یک روز گرم تابستانی، یک روز عجیب پاییزی و یک روز سرد زمستانی پیدا می‌کنید و آماده می‌شوید که ولوم را افزایش دهید. فیلتر جلوی چشم‌هایتان زرد رنگ می‌شود، دست‌هایتان سبز و خاطرات‌تان سرازیر و صدا از ورای بلندگو و پلاستیک برمی‌خیزد.

شما تبخیر می‌شود و موسیقی می‌خواند و بلندگو پر پر می‌زند. شما می‌خوانید و بلندگو ادامه می‌دهد. تمام می‌شود، به دنبال کارتان می‌روید و این موسیقی است که در دهانتان چرخ می‌خورد. آن زمان است که متوجه می‌شوید تیتراژ سریال پایین کشیده شده و نام عوامل در درخشش است.

 



:: برچسب‌ها: بریکینگ بد , برایان دی‌پالما , وینس گیلیگان , والتر وایت , جسی پینکمن ,
:: بازدید از این مطلب : 134
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 26 مهر 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری

سریال Secret Invasion اولین سریال دنیای سینمایی مارول در سال ۲۰۲۳ است که انتظارات زیادی باتوجه‌به هزینه بالا و فهرست بازیگرانش وجود داشت. اتفاقات سریال تهاجم مخفی درواقع به‌دنبال حوادث فیلم Captain Marvel آغاز می‌شود که نیک فیوری و کارول دانورز در یافتن یک خانه جدید برای اسکرول‌ها شکست خورده‌اند و حالا این موجودات تغییر شکل دهنده می‌خواهند زمین را تصاحب کنند و خود تنها حاکم آن شوند.

اکنون اسکرول‌ها در زمین حضور دارند و در طول آن نیک فیوری قرار است با همکاری برخی از اسکرول‌ها و برخی از متحدانش مثل اورت راس، ماریا هیل و غیره به‌دنبال خنثی کردن حمله اسکرول‌های مهاجم را بگیرد و مانع نابودی بشریت شود. سریال از ابتدا خط کلی خودش را نشان می‌دهد. برخلاف بسیاری از آثار MCU لحن به مراتب تیره‌تر و تاریک‌تری دارد و همچنین روند آن تا حد زیادی شبیه به آثار جنگ سرد است که در آن همیشه صحبت از تهدیدی است که احتمال دارد به وقوع بپیوندد.

ساموئل ال جکسون در نقش نیک فیوری در قبرستان در سریال Secret Invasion

بدین ترتیب سریال از همان ابتدا تکلیفش را با ما روشن می‌کند که قرار نیست یک سریال سراسر اکشن باشد و روند نسبتا کندی دارد تا بتواند حال و هوای ترس از شروع یک جنگ بزرگ را نشان دهد. این موضوع در یک بخش به سریال کمک می‌کند تا بتواند داستانی را که می‌خواهد به درستی روایت کند و بتوانیم دلیل ترس نیک فیوری و تیلوس از تهدیدی در حال شکل گرفتن را مشاهده کنیم. اما از آن طرف این موضوع باعث شده است تا روند سریال تا حدی کندتر از انتظار شود و احتمال دارد که این روند برای بیننده به‌خصوص طرفداران آثار ابرقهرمانی خسته کننده شود.

سریال تلاش می‌کند تا با تویست‌های غیر منتظره‌اش مثل هویت اورت راس تا مرگ غیر منتظره یکی از شخصیت‌های قدیمی MCU عملا ما را غافلگیر کنند که موفق هم است. همین اتفاقات باعث شد تا نگاه دقیق‌تری به روند سریال داشته باشم و عملا نیک فیوری را در ماموریتی مشاهده کنیم که شاید تنها بتواند به تیلوس اعتماد کند. اما یکی از مشکلات بزرگ سریال در همین قسمت هم آغاز می‌شود و آن هم انتخاب تهدیدی است که درنهایت قرار است یقه خود سریال و سازندگانش را بگیرد.

در پایان سریال به‌حدی پایان ضعیفی را ارائه می‌کند که واقعا سخت است تصویر کنیم سریالی‌ که تا قسمت پنجم یک روند ثابت را ارئه کرده است چگونه در پایان چنین تغییر فاجعه‌باری را دارد. همان‌طور که جلوتر هم گفتم، سریال سنگ بزرگی را برداشته است و با شعار مأموریت شخصی نیک فیوری عملا اونجرز را حذف کرد تا بالاخره در پایان به اجبار شاهد یک نبرد نخ نما و ضعیف باشیم که تنها حسرت بخوریم که چرا سازندگان پتانسیل بالای تیم بازیگری خود را نادیده گرفتند.

گرویک در حال فریاد زدن در سریال Secret Invasion

پایان سریال واقعا ناامید کننده است و باعث می‌شود سریال به‌راحتی خودش را در مقامی قرار دهد که فیلم Eternals در آن قرار گرفته بود. این به چه معنا است؟ اگر پس از اتفاقات فیلم اترنالز فکر کنید که چرا شاهد اشاره جدیدی به این فیلم نیستیم و خبری هم از اعضاش نیست، ممکن است احساس کنیم که مارول کم کم به فکر حذف کامل آن باشد. آیا این موضوع می‌تواند برای سریال Secret Invasion هم رخ دهد؟ گروه اسکرول‌ها با اینکه مدتی است در MCU نقش دارند، اما تاکنون نتوانسته‌اند جایگاهی به‌دست بیاورند.

حتی تغییر هویت آن‌ها در این مجموعه هم کمکی نکرده است و درواقع باعث شده تا آن تهدید جذابی که همیشه منتظرش بودیم به‌طور کلی رنگ ببازد و حالا آن‌ها صرفا موجودات فضایی هستند که جذابیتی برای بسیاری ندارند. حتی استخدام بازیگران شناخته‌ شده‌ای مثل امیلیا کلارک هم خیلی کمکی به این موضوع نکرده است و این نشان می‌دهد که مسئله صرفا انتخاب یک بازیگر شناخته شده نیست و آن‌ها نیاز به جایگاهی برای بقا و ادامه دادن دارند که فعلا به آن دست پیدا نکرده‌اند.

پس احتمال دارد که اسکرول‌ها با وضعیت فعلی خیلی نقش خاصی نتوانند در آینده داشته باشند یا اینکه مارول بخواهد با روشی دیگر عملا آن‌ها را از زمین حذف کند که البته در پایان سریال هم این زمینه ایجاد شده است. سؤال اصلی این است که داستان فیلم در آینده مجموعه قرار است چه جایگاهی را داشته باشد؟ واقعیت این است با اینکه داستان کلی سریال به فیلم The Marvels و احتمالا فیلم Armor Wars ختم خواهد شد، اما قابلیت نادیده گرفته شدن کامل را هم دارد.

تیلوس با ظاهر انسانی در سریال Secret Invasion

 

سریال Secret Invasion همچنین نمی‌تواند در خلق یک شخصیت منفی مناسب موفق شود. اگر روند سریال را تماشا کنیم می‌توانیم انگیزه‌های بیشتری در شخصیت امیلیا کلارک برای تبدیل شدن به یک شخصیت شرور مشاهده کنیم. گرویک شخصیت بدی نیست اما انقدر زمان کافی برای اینکه واقعا به همان تهدید ترسناکی که همه از او می‌ترسند، ندارد و پایان بسیار ناامید کننده‌ای هم دارد. اما در مقابل شخصیت الیویا کولمن از معدود شخصیت‌های جدید و جذاب سریال است که به MCU معرفی می‌کند.

امیلیا کلارک در نقش G’iah به سمت کسی با تفنگ در سریال تهاجم مخفی / Secret Invasion نشانه گرفته است



:: برچسب‌ها: تهاجم مخفی+Secret Invasion+پلی کو+فیلم و سریال ,
:: بازدید از این مطلب : 229
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 10 مهر 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری

فیلم مردی به نام اتو A Man Called Otto نسخه دوم فیلم مردی به نام اوه است که به نویسندگی و کارگردانی هانس هولم با بازی رولف لاسگورد در نقش اصلی، در هشتاد و نهمین دوره مراسم اسکار به عنوان نماینده سوئد یکی از ۵ نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی زبان بود که البته در نهایت این رقابت را به فروشنده اصغر فرهادی واگذار کرد. فیلم و کتاب مردی به نام اوه هر ۲ درباره پیدا کردن معنای زندگی از میان ناملایمتی‌ها و سختی‌های آن هستند. حالا باید ببینیم که آیا فیلم مارک فورستر با بازی تام هنکس موفق شده است که همان مضامین و حس و حال خوب فیلم هولم و کتاب بکمن را منتقل کند یا خیر. فیلمی درباره مردی بسیار تنها و غمگین که با مرگ همسر محبوبش کنار نیامده است.با پلی کو همراه باشید برای تماشای بهترین فیلم و سریال های روز.

خلاصه داستان مردی به نام اتو

اتو اندرسون یک مرد تنهای ۶۰ ساله عبوس است که بسیار زود از کوره در می‌رود. بنظر می‌رسد که او بیش‌تر وقت خود را صرف دیدار از قبر همسر مرده‌اش می‌کند. هیچکس از اطرافیان اتو از رفتارهای خرده‌گیرانه و قضاوت‌گرانه او در امان نیست. اما در عین حال همسایگانش سعی می‌کنند که در برخورد با او خونسرد باشند، برخلاف اتو که همیشه اخمو و عصبانی بنظر می‌رسد.

 

او از هر کسی یا هر چیزی که روال معمول زندگی‌اش را مختل کند خشمگین می‌شود. آدمی که نه تنها با دیگران بلکه با خودش نیز گویی دشمنی دارد. اما مدتی بعد خانواده‌ای به همسایگی اتو نقل مکان می‌کنند که از همان ابتدا برخوردهای جالبی میان آن‌ها به ویژه مادر جوان خانواده با اتو به وجود می‌آید. در نهایت از طریق طبیعت شجاع و مهربان مادر خانواده و شیطنت‌های کودکانه و بامزه دخترانشان، اصطکاک و ناسازگاری اولیه میان آن‌ها و اتو به قالب یک رابطه دوستانه تغییر شکل می‌دهد که باعث تغییری عظیم در زندگی اتو می‌شود. اما آیا این تغییر دائمی خواهد بود یا اینکه اتو بعد از مدتی دوباره به حالت قبل بازخواهد گشت؟ آیا او معنا و شادی را دوباره در زندگی خود پیدا خواهد کرد؟ زندگی‌ای که به گمان او بعد از مرگ همسرش هیچگاه مثل قبل نمی‌شود.

نقد و بررسی کوتاه منتقدان درباره فیلم مردی به نام اتو

شیکاگو سان تایمز | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰

ریچارد روپر | این جواهر کوچک و صمیمی با حضور یکی از بهترین بازیگران کهنه‌کار ما، یک بازسازی خوش‌ساخت و احساسی از فیلمی درباره یک مرد بیوه و بدعنق است که پس از تجربه برخی شکست‌ها و بدبیاری‌های بزرگ زندگی، شروع به رشد و تغییر می‌کند.

لس آنجلس تایمز | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

مارک اولسن | این فیلم با سطحی از مهارت و حرفه‌ای گری ساخته شده است که بطرز غافلیرگننده‌ای کمیاب شده است. فیلمی که یک ستاره واقعی سینما می‌تواند کاریزما و جذبیت خود را بر آن بتاباند. همچنین همه بازیگران، شخصیت‌هایی ظریف و عمیقا احساسی را در آن به تصویر می‌کشند.

شیکاگو تریبون | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰

کیتی والش | بازی پرشور و همدلی‌برانگیز تروینو در نقش ماریسول، مردی به نام اتو را پیش می‌برد. هم بازیگر و هم شخصیت ثابت می‌کنند که نعمتی نجات‌بخش برای مرد عبوس و فیلم هستند.

ای. وی. کلاب | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰

مارک کیزرهنکس برخلاف جیک نیکلسون یا بیل مری که لبخندشان می‌تواند جذاب یا شوم باشد، همیشه به ما اطلاع می‌دهد که شخصیتش در حال حرکت به سمت رستگاری است. اگر هنکس اینگونه عمل نمی‌کرد، مردی به نام اتو سفر احساسی واقعی‌تری رقم می‌زد.

مجله اسلنت | امتیاز: ۳۸ از ۱۰۰

 

کیث واتسون| تلاش مردی به نام اتو برای انتقال داستان هولم از شهر کوچکی در سوئد به ایالت فولاد پنسیلوانیا متقاعدکننده نیست.

 

امتیازهای سایت های سینمایی به فیلم مردی به نام اتو

 

وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۷.۵ از ۱۰
کاربران متاکریتیک ۶.۹ از ۱۰
منتقدان راتن تومیتوز ۶۹ درصد بر اساس ۱۹۸ نقد
کاربران راتن تومیتوز ۹۷ درصد
منتقدان متاکریتیک ۵۱ درصد براساس ۳۶ نقد


:: بازدید از این مطلب : 223
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 مهر 1402 | نظرات ()
نوشته شده توسط : زهرا میری

مارتین اسکورسیزی و آمیتاب باچان حامی برنامه جدیدی برای حفظ میراث فیلم هند می‌شوند.

بنیاد میراث فیلم هند (FHF) که مارتین اسکورسیزی و آمیتاب باچان حامیان آن هستند، سومین دوره مدرسه تابستانی برنامه آرشیو صوتی و تصویری را با مشارکت فدراسیون بین‌المللی آرشیو فیلم برگزار می‌کند.

آمیتاب باچان و اسکورسیزی به دنبال حفظ میراث فیلم هند

به این منظور کارگاه آموزشی جهانی حفظ فیلم برای اولین بار به هند می‌رود و از ۱۰ تا ۱۹ اکتبر (۱۸ تا ۲۷ مهر) در مرکز بین‌المللی هند در دهلی برنامه دارد.

شیوندرا سینگ دانگارپور بنیانگذار میراث فیلم هند، گفت این برنامه با انتخاب حدود ۵۰ شرکت کننده از ۱۳ کشور آفریقایی، آسیا، اروپا، استرالیا، آمریکای جنوبی و شمالی با هدف سازمان برای ایجاد شبکه‌ای جهانی از آرشیوهای فیلم که می‌توانند با یکدیگر برای نجات میراث سینمای خود کار کنند برگزار می‌شود تا بر ضرورت حفظ میراث فیلم در سراسر جهان تاکید کند.

اسکورسیزی هم گفت: پروژه سینمای جهان متعهد است تا در سراسر جهان به حفظ فیلم‌ها بپردازد و با برگزاری چنین برنامه‌هایی که به آموزش محافظان فیلم اختصاص دارد به آن‌ها این قدرت را می‌بخشد تا در آینده بتوانند دانش خود را به اشتراک بگذارند و به جامعه بین‌المللی متشکل از افرادی بپیوندند که تلاش خود را وقف نجات میراث فیلم جهان کرده‌اند.

باچان هم به چالش‌های متعدد از جمله کمبود بایگانی‌ها، کمبود برنامه‌های آموزشی، زیرساخت‌ها و بودجه اشاره کرد و افزود: با همه این‌ها ما بر این باوریم که این برنامه‌های آموزشی برای کسانی که وظیفه دشوار حفظ آثار سینمایی در سراسر جهان را بر عهده می‌گیرند، ارزش زیادی دارد. تنها از طریق به اشتراک گذاشتن دانش، تجربه و منابع می‌توانیم آرشیوداران فیلم در سراسر جهان را متحد کنیم تا با همکاری یکدیگر میراث جهانی فیلم خود را نجات دهند.



:: بازدید از این مطلب : 231
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 1 مهر 1402 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد